نوید سرادار | شهرآرانیوز؛ با این رویکرد، رسانههای خرد و محلی محوریت درخورتأملی خواهند یافت و «رسانه محلی» با رویکرد «مسئله محور» یکی از ابزارهای اجتماعی مهم برای دستیابی به پیشرفت محلی در زمینههای گوناگون خواهد شد. در نشست دوم رویداد «رج» که درصدد هم رسانی و شتاب دهی به رسانههای اجتماعی و محلی مشهدالرضا (ع) است، ضرورت وجود رسانههای محلی از ابعاد گوناگون واکاوی شده است. در این نشست مجتبی محمودی، مدرس رسانه و نایب رئیس خانه مطبوعات، و محمدجواد استادی، پژوهشگر اجتماعی، حضور داشتند.
مجتبی محمودی، نایب رئیس خانه مطبوعات خراسان رضوی و مدرس رسانه، در ابتدای این نشست گفت: «محلی شدن مقدمه جهانی شدن است. ما در بحث رسانه به شدت به این موضوع نیاز داریم. باید رسالتها و کارکردهای رسانه را در ارتباط با مخاطب تعریف کنیم. یک مشکل ما این است که در این سالها نشریات و مطبوعاتمان مخاطب خود را گم کرده اند.
برخی میگویند علت ضعف مکتوبات و نشریات در سالهای گذشته ظهور شبکههای اجتماعی است. در عین حال که این گزاره درست است، استنباط بنده این است که مطبوعات ما پیش از ظهور شبکههای اجتماعی میدان را باخته بودند. نشریات و رسانههای محلی هنوز بسیار جای کار دارند، به شرطی که به شبکه نیاز مخاطبشان نزدیک شوند. ما در اصفهان ماهنامهای داریم با عنوان ماهنامه تخصصی قهوه. این ماهنامه مخاطبان بسیاری دارد، زیرا مخاطب و شبکه نیاز او را پیدا کرده است.»
مجتبی محمودی در ادامه با تأکید بر گسترش نگاه به مفهوم رسانه اضافه کرد: «ما به بازتعریف رسانهها نیاز داریم. وقتی رسانههای دینی را بررسی میکنیم، میبینیم که در این حوزه رسانههای گوناگونی داریم. نماز جمعه خودش نوعی هفته نامه است یا مثلا نماز عید فطر سالنامه محسوب میشود. باید دیدمان را در این حوزه دقیقتر کنیم. درباره موضوعهای گوناگون همین طور است.
برای مثال، درباره رسانههای شهرداری باید گفت که فضای یک وسیله نقلیه مثل تاکسی شهری یا اتوبوس یا راننده آن وسیله خودش نوعی رسانه است. حتی مکبرهای حرم مطهر رسانه هستند و رسانه را نباید در رسانههای رسمی شناخته شده محدود دانست. در جلسهای که چندین سال پیش با آقای حمید مولانا، صاحب نظر عرصه رسانه، داشتیم، از او شنیدم که میگفت مهمترین کارکرد رسانه بسیج توده هاست. یعنی او مهمترین کارکرد رسانه را انسجام اجتماعی و ایجاد هم بستگی عمومی میدانست.»
نایب رئیس خانه مطبوعات با تأکید بر نقش و کارکرد رسانه و حلقه ارتباطی که میان مردم و مسئولان ایجاد میکند، گفت: «یکی از کارکردهای اصلی رسانه انتقال پیام مردم به مسئولان است. خط مشی و چشم اندازها در این حوزه همیشه از بالا به پایین و دیتا یا اطلاعات از پایین به بالاست. این یک اصل در مدیریت دانش است. باید پرسید که دردهای جامعه از کجا به مسئولان منعکس میشود؟ حس لامسه اجتماعی ما کجاست؟
من میخواهم بگویم که «رج» پاسخی به این سؤالات است. یعنی «رج» میتواند شبکه حس لامسه اجتماعی باشد و دردها، حرفها و پیامهای مردم را به مسئولان برساند. ما در بحث کرونا این موضوع را دیدیم. رسانههای ما در آن موضوع به حلقه اتصال میان نیاز نیازمندان و توان توانمندان تبدیل شدند. این حلقه اتصال اتفاق خیلی مهمی است. دکتر یونس شکرخواه درباره رسانههای محلی تعریفی دارد و میگوید که رسانههای محلی آنچه را رسانههای بزرگ با تلسکوپ میبینند، باید با میکروسکوپ نشان دهند.
شبکههای ارتباطی محلی ما اکنون فعال نیست. برای همین نیز هویت و خرده فرهنگهای محلی ما در حال گم شدن و کم رنگ شدن است. نشریات محلی باید به سمت روزنامه نگاری توسعه بروند. در روزنامه نگاری توسعه و در چند سال گذشته رسانههای ما به شدت سلبریتی سازی کردند و ناگهان در این چند سال دیدیم که این سلبریتیها با مردم نیستند و به شخص دیگری وکالت دادند. چنین اتفاقی به این دلیل رخ داد که افرادی زیاد از حد بزرگ شدند و به شکل کاریکاتوری برجسته شدند. رسانههای ما به جای اینکه بیایند و افرادی را ببینند که مصداق «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاکُمْ» هستند، به دنبال شهرت رفتند.
در روزنامه نگاری توسعه تأکید به جای اینکه روی «که؟» و شهرت خبر باشد، روی «چه؟» و اصل فرایند است. یعنی این نوع روزنامه نگاری فرایندمحور است، نه رویدادمدار. برای مثال، میدان شهدای مشهد ساخته میشود و ما یک داستان، گزارش یا خاطره از کارگرهایی که میدان شهدا را ساخته اند، نمیبینیم! درحالی که در همین پروژه ساخت میدان شهدای مشهد یکی دو نفر کشته شده اند. در روزنامه نگاری توسعه اصل بر این است که باید به سراغ افراد کمتردیده شده برویم؛ افرادی که کمتر دیده شده اند، اما بسیار مهم هستند. اگر این رویکرد پیاده شود، آن تعامل اجتماعی، بسیج تودهها و انسجام اجتماعی شکل میگیرد. مهمتر از همه اینها به وجودآمدن دیده بانی و نظارت است.
یک کارکرد مهم رسانهها رصد است. یعنی رسانهها باید دردها را ببینند و هشدار دهند. وقتی ما به سمت محلی شدن و تربیت رسانه نگاران متعهد برویم، به این مهم خواهیم رسید. در رسانه محلی باید برخی افراد تربیت شوند که بتوانند از سوژههای اطراف خودشان مستندنگاری کنند. خیلی مواقع رسانههای محلی خواسته اند هم شکل رسانههای رسمی شوند و مرعوب رسانههای بزرگتر شده اند. این خود مشکلی درباره رسانههای محلی است. باید در این زمینه از رسانههای محلی حمایت کرد و به آنها شیوه درست را یاد داد تا حرفشان به آن افرادی که باید، برسد. رسانه محلی موتورمحرکه توسعه جوامع محلی است و رسانه توسعه یافته خود میتواند عامل توسعه باشد.»
محمدجواد استادی، پژوهشگر اجتماعی، در بخش دیگری از این نشست گفت: «اگر بتوانیم بحرانهای مدنیت را برطرف کنیم، جوامع به سمت پیشرفت حرکت میکنند. نسبت میان دولت و مردم را میتوانیم زمینه گفتگوهای موسوم به مدنیت قرار دهیم. نقش رسانهها در برقراری مدنیت نقشی مهم و ویژه است. باید بدانیم که رسانه چگونه در برقراری توازن و نسبت میان مردم و دولت کمک کننده خواهد بود. در این موضوع دو نگاه میتوانیم داشته باشیم؛ یکی نگاه غربی و نگاه دیگر درباره بحثهای درون دینی خودمان است.
یکی از کارکردهای مهم رسانه ایجاد فضای مدنی است. در غایت اندیشه غربی هنگامی که توسعه مبنا قرار میگیرد، مدنیت نیز در همان مسیر حرکت میکند، اما در جمهوری اسلامی که پیشرفت جایگزین مفهوم توسعه میشود، مدنیت متفاوت است. رسانهای که میخواهد به این مدنیت کمک کند، نمیتواند آن رسانه غربی باشد. درکی که ما از رسانه داریم، سخت افزاری است، درحالی که سطحیترین لایه رسانه سخت افزار است. آنچه مهمتر از تکنیک است، آن نرم افزار و مغزافزاری است که کارمان را انجام میدهد. ما در ایران هرچیزی که از رسانه داریم، تقلید از غرب است که غایت خاص خودش را دنبال میکند. ما باید برخی تعاریف عملیاتی داشته باشیم. برای مثال، اگر تعریف عملیاتی از رسانه نداشته باشیم، ذهنیتهای ما به یکدیگر نزدیک نمیشود.
در ادامه باید تعریف کنیم که رسانه محلی چیست. تا نسبتی که میان تعاریف و راهکارهایی که غربیها دارند، با آنچه ما باید در پیش گیریم مشخص نشود، دچار سردرگمی خواهیم شد. یعنی اگر این نسبت روشن نشود، از ابزار غربی استفاده میکنیم، برای مسیری که نسبتی با غایت غرب ندارد. مسئله تعاون، همکاری و اشتراکات اجتماعی پیش از آنکه در اندیشههای غربی مطرح شود، در اندیشههای اسلامی وجود داشته است. یکی از مراکز مدنی قدیمی در جهان اسلام مساجد بوده اند. محله در فرهنگ اسلامی وجود داشته است و چیزی نیست که بگوییم از غرب آمده است. محله باعث تکوین سرمایه اجتماعی میشود. ما بدون داشتن سرمایه اجتماعی نمیتوانیم به آن پیشرفتی که مدنظر است، دست پیدا کنیم. هر جامعهای از مجموعههایی کوچکتر شکل گرفته است. آن اجزایی که میتواند شهر را ایجاد کند، محله است.»
استادی با بیان نقاط مثبتی که میتواند به مقوله هویت درباره مسائل شهر و محلات ارزش دهی داشته باشد، گفت: «موقعیت شهرهایی که بسیار مهاجر پذیرند و بر اساس مهاجرت شکل گرفته اند، مانند مشهد، شاید در وهله اول خطرناک به نظر برسد. زیرا در ظاهر میبینیم افراد از نژادها، ادیان و قومیتهای گوناگون در کنار یکدیگر جمع شده اند و این تداخل و تکثر موزاییکی میتواند آسیب زا باشد. اما باید دانست که اتفاقا تکثر مفید خواهد بود.
اگر هویت محلی تقویت شود، این تکثر آسیب زا نخواهد بود. اگر بتوانیم در مشهد فرهنگ محلی را تقویت کنیم، درواقع داریم برای هویتهای گوناگون ارزش قائل میشویم و آنها را حذف نمیکنیم. اگر در محله گلشهر مشهد بیاییم و به فرهنگ افغانستانی بها دهیم و بگذاریم بخشهای مثبت آن خود را بروز دهد، این موضوع به نقطه قوت برای شهر مشهد تبدیل میشود. رسانه باید این هویت محلی را تقویت کند و بی شک در احیا و حفظ این هویت نقشی ویژه دارد.
امروزه وقتی با رسانه سروکار داریم، باید آدمهایی در محلات را به عنوان انسان رسانه آموزش دهیم که بتوانند دغدغهها و دیدگاه هایشان را به دیگران برسانند. منظور از آموزش آن آموزشی نیست که در دانشگاه داده میشود و آن موضوع جدایی است، بلکه مقصود از آموزش در اینجا نوعی سواد عمومی است. یعنی همه افراد باید به تولیدات رسانهای مجهز شوند تا بتوانند فرهنگ خود را منتقل کنند. در رویداد «رج» نیز چنین چیزی باید رقم بخورد. اینکه چه نوع رسانههایی برای تقویت هویت محلی استفاده میشود، خیلی مهم است و به این موضوع در آموزش به افراد باید توجه شود.
زمانی که مدنیت قدرت بگیرد و هویت محلی ارزش پیدا کند، رسانههای محلی میتوانند اثرگذار باشند. موضوع دیگری که باعث میشود رسانههای محلی بتوانند اثر مدنظر را بگذارند، شکل گیری سیاست گذاریهای شهری به معنای واقعی آن است. در دورههای گوناگون معاونتهای فرهنگی اجتماعی شهرداری مشهد چه نقشی در ارتقای فرهنگ محلی داشته اند؟! مگر غیر از این است که باید سیاست گذاری کنند؟ مهمترین کار شهرداریها این است که سیاست گذاری کنند و اجزای گوناگونی که قابلیت ایفای قدرت در شهر را دارند، هدایت کنند.»
استادی در ادامه با بررسی دو مقوله حاکمیت و دولت و نقش رسانه محلی در حفظ سرمایه اجتماعی گفت:
«باید میان دولت و حاکمیت تفاوت قائل شویم. وقتی جامعهای شکل میگیرد، منافع مردم را حکومت دنبال میکند. حکومت موظف است آن ارزش مشترک میان اعضای جامعه یا گفتمان غالب جامعه را به طور مداوم بازتولید کند. یکی از آسیبهایی که وجود دارد، این است که دولتها خیلی مواقع هم سو و در مدار حکومت حرکت نمیکنند. یکی از دلایل شکل گیری نهادهای انقلابی، همان انجام وظایفی است که بر عهده حکومت است و دولتها به دلایل گوناگون ممکن است هم سو با آن عمل نکنند. وقتی حکومت منافع مردم را دنبال میکند، باید از سرمایههای اجتماعی استفاده کند.
مردم خیلی از مواقع منفعت خود را نمیشناسند و حاکمیت مثل پدر یک خانواده باید در این رابطه دل سوزی داشته باشد. در این فرایند افراد باید احساس آزادی داشته باشند و این احساس را از این طریق به دست میآورند که به نوعی در کنشهای رسانهای دخیل شوند. یعنی باید افراد را در محلات وارد سطوحی کنیم و به کنشگری سوق دهیم. مقصود از کنشگری در اینجا کنشگریهایی است که افراد را درگیر کلان مفهومهایی نکند که در صلاحیت همه مردم نیست، اما احساس آزادی را نیز برای آنها به وجود آورد.»